به نقل از مشرق ، «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه- ۲۱ آبان- در مصاحبه تصویری با سایت حامی دولت خبرآنلاین، با امتناع از ارائه استدلال درباره چرایی پافشاری دولت برای تصویب لوایح FATF در اظهاراتی عجیب و خلاف واقع و بدون ارائه هیچگونه سند و مدرکی، نظام و نهادهای آن را رسما به پولشویی متهم کرد؛ اتهام سنگینی که با استقبال رسانه های بیگانه همراه شد. اظهارات ظریف درباره پولشویی سنگین در جمهوری اسلامی
وزیر امور خارجه در این مصاحبه گفت:«پولشویی در کشور ما یک واقعیت است و کسانی که هزاران میلیارد تومان پولشویی میکنند به راحتی دهها میلیارد هم برای مخالفت با پولشویی هزینه میکنند!».
وی در بخشی از این مصاحبه بدون آنکه از هیچ شخصیت حقیقی یا حقوقی نام ببرد، تنها با عبارت موهوم و مبهم «برخی نهادها» ادعا کرد که آنها فقط در یک قلم ۳۰ هزار میلیارد تومان پولشویی کردهاند!
ادعاهای بیاساس و بدون مدرک ظریف، استقبال گسترده رسانههای معاند و ضدانقلاب خارجنشین را در پی داشت.
درباره اظهارات اخیر ظریف بیشتر بخوانید:
اما این اظهارات تأمل برانگیز و البته تأسف برانگیز، بیش از آنکه نشان دهنده خالی بودن دست دولت از استنادات کارشناسی و فنی در دفاع از FATF باشد، نشانه عصبانیت ظریف است. وزیر خارجه و قهرمان دیپلماسی کشور (به روایت رسانه های همسو) در سالهای ابتدایی دولت اول روحانی حالا با بر باد رفتن تمام سرمایه گذاریها بر روی برجام و عادیسازی روابط ایران - آمریکا (و حتی اتحادیه اروپا) به این نتیجه رسیده است که وی رفته رفته ضعیف ترین و شکست خورده ترین وزیر خارجه ایران پس از انقلاب شده است؛ وزیر خارجه ای که موثرترین کنشهای دیپلماتیکش به توییت زدن و پاسخهای توییتری خلاصه شده است اما در میدان دیپلماسی چیزی جز تحقیر و شکست نصیب ملت ایران نکرده است.
بی اعتنایی دستگاه دیپلماسی به سه اصل «عزت، حکمت و مصلحت» و بی توجهی وزارت خارجه به نقدهای دقیق و کارشناسی منتقدان و صاحب نظران، شکستهای پی در پی و تأسف برانگیزی را کارنامه سیاست خارجی دولت روحانی رقم زده است.
عبرت نگرفتن ظریف از رویکرد خسارت آفرین «دیپلماسی انفعالی» و اصرار وی بر تکرار و استمرار تجربه های شکست خورده پیشین در سیاست خارجی، اکنون بر روحیات وزیر همیشه خندان نیز اثر کرده و مصاحبه اخیر و ادعاهای بی اساس درباره پولشویی در ایران یکی از نمودهای این عصبانیت است.
چرا ظریف، ضعیف ترین و شکست خورده ترین وزیر خارجه ایران پس از انقلاب است؟ چه عواملی وزیر امور خارجه دولت تدبیر و امید را تا به این اندازه عصبی کرده است؟
به این موارد توجه کنید:
حسن روحانی-اردیبهشت ۹۲- یک ماه مانده تا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم- در جمع دانشجویان صنعتی شریف گفت:«اروپاییها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست؛ بستن با کدخدا راحتتر است».
پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، رویکرد مذاکره مستقیم با آمریکا در دستور کار روحانی و دستگاه دیپلماسی به ریاست ظریف قرار گرفت.
تعداد دیدارهای دوطرفه «محمد جواد ظریف» -وزیر خارجه ایران- و «جان کری» -وزیر خارجه وقت آمریکا- در مذاکرات هستهای دولت یازدهم به حدی زیاد بود که تعجب رسانههای خارجی را در پی داشت. مذاکره مستقیم با آمریکا تا جایی پیش رفت که پیاده روی ۱۵ دقیقهای ظریف و کری در ژنو، مکالمه تلفنی ۱۵ دقیقهای روحانی با اوباما و دست دادن ظریف و اوباما در صحن سازمان ملل نیز به آن اضافه شد تا ژنرالهای عرصه دیپلماسی، پلههای نردبان عادیسازی روابط با آمریکا را دوتایکی طی کنند.
ظریف در توصیف دیدار خود با اوباما گفت:«در آن چند دقیقه صحبت بسیار کوتاهی میان ما انجام گرفت و ایشان بر جدیت آمریکا در اجرای برجام تأکید کردند و من هم گفتم: "امیدوارم همین طور باشد"».
وی در ادامه گفت:«آقای کری، ایشان را به من معرفی کردند و من هم با آقای اوباما دست دادم. نخستین چیزی که به من گفت این بود که "امیدوارم این دست دادن و رویارویی برای شما در ایران دردسر نشود". من هم پاسخ دادم: "به هیچ وجه"....برخی حوادث بعدی در ایران نشان داد که ایشان درست میگفتند و من اشتباه میکردم»
روحانی نیز پس از مکالمه تلفنی با رئیس جمهور وقت آمریکا در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت که اوباما را فردی «مودب و باهوش» میبینم!
پس از این ارتباطات ویژه، روحانی «حمید ابوطالبی»- معاون سیاسی دفتر خود- را به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل (نیویورک) معرفی کرد. اما پاسخ دولت «اوبامای باهوش و مودب» بسیار دردناک بود. در حالی که روحانی در انتخابات مدعی شده بود که اعتبار پاسپورت ایرانی را باز خواهد گرداند، دولت اوباما در اقدامی گستاخانه سفیر ویژه و مخصوص روحانی را تروریست نامید و با وجود همه تلاشها حاضر نشد برای ابوطالبی ویزا صادر کند!
اوباما در ادامه اقدامات ضدایرانی خود، قانون تحریمی آیسا (ISA) را تمدید کرد؛ اقدامی که دولتمردان از آن با عنوان «نقض فاحش برجام» نام بردند. وی قانون محدودیت ویزا را نیز امضا کرد و در نهایت ۲ میلیارد دلار از اموال مردم ایران را نیز غارت کرد.
باراک اوباما- دی ماه ۹۵- در سخنرانی خداحافظی خود در شیکاگو با افتخار اعلام کرد که برنامه هستهای ایران را بدون شلیک یک گلوله متوقف کرده است.
اوباما در روزهای آخر ریاست جمهوری خود لگد آخر را به برجام زد و قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را نیز تمدید کرد.
بدین ترتیب برجام در دولت اوباما بارها و بارها لگدمال شد. دولتی که روحانی، رئیس آن را مودب! و باهوش! نامیده بود.
«عباس عراقچی» معاون سیاسی وزیر خارجه-آذر ۹۴- در اظهارنظری تأمل برانگیز گفت:«برجام در مرحله اجرا با هیچ گونه صدمه ای مواجه نمی شود، چون "کری" این تضمین را به عنوان وزیر خارجه آمریکا به صورت کتبی با امضای رسمی داده است».
علی رغم کارنامه سیاه آمریکا در اجرای تعهدات بین المللی و نقض عهدهای مکرر در تعهدات مختلف و عهدشکنی های مکرر پس از برجام، مقامات وزارت امور خارجه دولت روحانی همواره از لزوم اعتماد به قول آمریکایی ها سخن می گفتند و روزنامه های اصلاح طلب نیز که ماموریت بزک برجام را داشتند با ذوق زدگی خاصی تاکید می کردند که باید به قول آمریکایی ها در اجرای برجام اعتماد کرد. برای نمونه، روزنامه شرق- ۱دی ماه ۹۴- در تیتر یک نوشت:«اطمینان تهران از اجرای برجام، امضای کری تضمین است»!
سهل اندیشی مقامات وزارت امور خارجه به آمریکا تا جایی پیش رفت که ظریف-شهریور ۹۵- در اظهارنظری عجیب گفت:«ما آمادگی داریم از اداره نظارت وزارت خزانه داری ایالات متحده برای بانک هایی که مایل به همکاری با جمهوری اسلامی هستند نامه آرامش بخش تهیه کنیم که بدون نگرانی بتوانند با ایران ارتباط داشته باشند».
این اظهارنظر موجب تعجب کارشناسان شد. زیرا وقتی آمریکا به تعهدات مکتوب خود در برجام پایبند نیست، چطور میتوان انتظار داشت که به نامه های آرامش بخش پایبند باشد! کارشناسان در آن مقطع، اظهارات ظریف را نشان دهنده وضعیت ناخوشایند برجام و تایید نقض تعهدات از سوی آمریکا عنوان کردند.
ظریف-آذر ۹۵- با حضور در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت:
«من اعتراف میکنم که اشتباه کردم و به حرف جان کری اعتماد کردم، اگر استراتژی خودم را دنبال میکردم، اکنون با مشکل مواجه نمیشدم، میپذیرم که اشتباه کردم و مسئولیت آن را قبول میکنم، ما با صحبت و قول آقای کری اظهارنظر کردیم».
ظریف همچنین- شهریور ۹۷- در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیانان و در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «اگر شما احساس میکردید آمریکا به تحریمها اعتیاد دارد، چرا توافق را ادامه دادید؟» گفت:«این شاید یک اشتباه بوده است اما مشکل اینجا بود که احساس ما این بود ایالات متحده یاد گرفته که دست کم در مورد ایران، تحریمها علیرغم ایجاد مشقتهای اقتصادی، نتایج سیاسی مد نظر آنها را به بار نمیآورند و من فکر میکردم که آمریکاییها این درس را یاد گرفتهاند. متأسفانه، اشتباه میکردم».
«جان کری»- مهر ۹۶- در یادداشتی در روزنامه واشنگتن پست نوشت: «ایران در توافق هستهای (برجام) پیشاپیش همه امتیازاتش را پرداخت کرد».
کری در ادامه این یادداشت نوشت:«قبل از برخورداری ایران از اولین دلار تخفیف تحریم ها، آژانس تایید کرد که این کشور ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخریب و غنی سازی اورانیوم در سایت فردو را متوقف کرده است و بیش از ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ را برچیده، و برنامه اش را در معرض نظارت شدید قرار داده است».
دولت روحانی که با تمسخر منتقدان، مدعی بود که مسلط به «زبان دیپلماسی» است، قواعد بدیهی همچون «توازن تعهدات»، «همزمانی اجرای تعهدات»، «اخذ تضمین از طرف مقابل» و «پیش بینی برگشت پذیری امتیازات واگذار شده در صورت نقض عهد» که قاعده عقلی هر قرارداد عادی حقوقی است را مطلقاً در برجام رعایت نکرد و عملاً توافق، به شکل دو مرحلهای (واگذاری نقد و یکجای امتیازات در مقابل وعدههای نسیه تدریجی و فاقد ضمانت طرف مقابل) تدوین و اجرا شد.
پس از اوبامای دموکرات، ترامپ جمهوری خواه بر سر کار آمد. همان طیفی که اوباما را فردی مودب! و باهوش! معرفی کرده بود، این بار ترامپ را یک دیوانه و تافته ای جدابافته از سیستم حاکمه آمریکا معرفی کرد.این در حالی است که ترامپ از همان روح برجامی سخن گفت که اوباما به آن اشاره کرده بود. ترامپ همان تحریم ویزایی را علیه ایران به اجرا گذاشت که زیرساخت قانونی آن را دولت اوباما مهیا کرده بود. دونالد ترامپ در ادامه قانون تحریمی آیسا در دولت اوباما، قانون کاتسا ۲۰۱۷ (مشهور به سیاه چاله تحریمها) را امضا کرد.
جان کری-دی ماه ۹۵- در یادداشتی که به مناسبت نزدیک شدن به روزهای پایانی حضور در کابینه آمریکا نوشته بود، تاکید کرد: «مذاکرات با تهران برای عقب نشاندن ایران از توان هستهای، به نتیجه رسید و حالا دولت بعدی آمریکا باید ضمن ادامه اعمال فشار بر ایرانیها، برای عقب نشاندن برنامه موشکی ایران تلاش کند».
محمد جواد ظریف -سال ۹۴- در شورای راهبردی روابط خارجی گفت:«آمریکا نمی تواند از برجام خارج شود»! اما ترامپ-۱۸ اردیبهشت ۹۷- از برجام خارج شد.
ظریف- ۱۱ شهریور ۹۷- در نشست علنی مجلس گفت:«آمریکا شکست خورده و نتوانسته از برجام به نفع خود استفاده کند، لذا از برجام خارج شده است».
برخلاف این اظهارنظر، آمریکا پس از تضمین روحانی به موگرینی درخصوص ماندن ایران در برجام و سپس تضمین اروپا به آمریکا درخصوص فشار به ایران در حوزه موشکی و منطقهای، با خیالی آسوده از برجام خارج شد.
آمریکا بدون هیچ هزینهای از برجام خارج شده است، در مقابل ایران همچنان تمامی تعهدات خود را یکطرفه انجام میدهد و اروپا نیز ضمن گستاخی در موضوع موشکی و منطقهای، تاکید کرده است که به ایران درخصوص تعهدات برجامی خود تضمین نمیدهد.
اما نکته قابل تأمل در اینجا، واکنش روحانی به خروج آمریکا از برجام بود. انتظار افکار عمومی این بود که تجربه توافق سعدآباد (درخصوص مذاکره با اروپاییها) و تجربه برجام (درخصوص مذاکره با آمریکا) دولت آقای روحانی را به یک تصمیم مهم و بزرگ برساند، اما در کمال تعجب روحانی اعلام کرد که «یک موجود مزاحم از برجام رفت» و سپس تصریح کرد که «برجام منهای آمریکا» را با دیگر اعضای ۱+۵ و از جمله اروپا ادامه میدهیم.
یعنی در صنعت هستهای بتن ریخته شد و حدود ۵ سال زمان و سرمایههای عظیم کشور هزینه شد تا از «اروپا آقا اجازه است و بستن با کدخدا راحتتر است» برسیم به «آمریکا موجود مزاحم است و با اروپا ادامه میدهیم»! و این یعنی میخواهیم، بدون توجه به عبرتهای برجام، دوباره به سراغ تکرار تجربه شکست خورده توافق سعدآباد برویم!
برجام در دولت اوبامای دموکرات به صورت فاحش نقض شد و در دولت ترامپ جمهوری خواه پاره شد.
اما متاسفانه دولت و طیف سیاسی حامی دولت همچنان با بزک آمریکا معتقد به دوگانه دروغین «دموکراتهای خوب- جمهوری خواهان بد» است.
این در حالی است که جمهوریخواهان و دموکراتها با همه اختلافات ریز و درشت در مسائل مختلف، وقتی پای مسئله منافع ملی و کلان - که در اینجا دشمنی با ایران است- به میان میآید، همه اختلافها را کنار گذاشته و وحدت کلمه را البته در راه باطل، به نمایش میگذارند!
مقایسه تعداد موافقین و مخالفین طرحهای ضدایرانی در مجالس آمریکا نشان میدهد که جمهوریخواهان و دموکراتها در هر مسئلهای اختلاف داشته باشند، در دشمنی با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلافنظری با هم ندارند.
برای نمونه می توان به تصویب تحریم S۷۲۲ (مادر تحریمها و یا همان سیاهچاله تحریم) در مجلس نمایندگان آمریکا- مرداد ۹۶- اشاره کرد. این تحریم با ۴۱۹ رأی موافق و ۳ رأی مخالف (که هر ۳ نفر هم جمهوریخواه بودند)، تصویب شد.
همچنین طرح تمدید ۱۰ ساله قانون تحریمهای ایران(قانون آیسا)-آذر ۹۵- در مجلس نمایندگان آمریکا با ۴۱۹ رأی موافق و یک رأی مخالف تصویب شد.
علاوه بر این در هفته های اخیر رسانه های حامی دولت در واکنش به انتخابات میان دوره ای آمریکا، به حمایت از دموکراتها پرداختند.
این در حالی است که دموکراتها با وجود تلاشها و تبلیغات فراوان و حتی به میدان آوردن اوباما که اقدامی کمنظیر در تاریخ انتخابات آمریکا محسوب میشد، نتوانستند به نتایج دلخواه خود برسند چراکه پیروزی دموکراتها در مجلس نمایندگان در لب مرز قرار دارد و در بهدست گرفتن اکثریت سنا نیز شکست خوردند و جمهوری خواهان همچنان اکثریت سنا را حفظ کردند.
جمهوریخواهان همچنین توانستند در انتخابات فرمانداریها با پیروزی در ۲۵ ایالت از دموکراتها پیشی بگیرند.
نکته قابل توجه اینجاست که مخالفت دموکراتها با اعمال تحریم های ضد ایرانی از سوی ترامپ، نه بخاطر چشم و ابروی ایران و یا این جناح و آن جناح است بلکه بهدلیل این است که معتقدند تحریمها باید از سوی آنها اعمال شود و اگر نتیجهای در برداشته باشد به اسم آنها ثبت شود، کما اینکه بیشترین و شدیدترین تحریمها علیه ایران و از ۳۴ مورد ۲۳ مورد از سوی دموکراتها علیه ملت ایران اعمال و اجرایی شده است.
دموکراتها معتقدند باید علاوه بر چماق، هویج را هم نشان داد، اما هیچگاه هویج را نباید داد بلکه هنگامی که ایرانیها احساس کردند هویج را میتوانند دریافت کنند، چماق را فرود آورد!
روحانی در مذاکرات ایران با تروئیکای اروپایی در دولت اصلاحات تاکید داشت که اروپاییها قدرت دست دوم جهان هستند و توافق با آمریکاییها راحتتر است. وی در ابتدای مذاکرات برجام نیز تاکید داشت که اروپاییها آقا اجازه هستند و آمریکا کدخداست و بستن با کدخدا راحتتر است.
حال دولت روحانی پس از ناکامی در خوشبینی به آمریکا، به اروپای آقا اجازه دل خوش کرده است!
در ماههای اخیر فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا صراحتا اعلام کرد که درخصوص تعهدات برجامی خود به ایران تضمین نمیدهیم. سران فرانسه، انگلیس و آلمان نیز صراحتا اعلام کردهاند که بخاطر ایران مقابل آمریکا نمیایستند و عزمشان برای حفظ توافق هستهای، در راستای منافع آمریکاست و درباره برنامه موشکی ایران و موضوعات منطقه، اختلافی با آمریکا ندارند.
نگاهی به روند اقدامات اروپا در رابطه با تضمین منافع اقتصادی ایران پس از خروج آمریکا از برجام به خوبی نشان میدهد که طرف اروپایی در پی وقتکشی با هدف خرید زمان برای آمریکاست.
بیعملی اروپا در برجام بدون آمریکا، حتی اعتراض مقامات دولت را نیز در پی داشت. در همین رابطه روحانی در تماس تلفنی با «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان - تیرماه ۹۷- گفت: «بسته پیشنهادی اروپا مأیوسکننده است.متاسفانه در بسته پیشنهادی ارائه شده راهکار عملیاتی و شیوه مشخصی برای ادامه همکاریها وجود نداشت و یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای سابق اتحادیه اروپا عنوان شده بود». ظریف نیز در چندین نوبت نسبت به بی عملی اروپا اعتراض کرد.»
اما با اینحال مقامات ارشد دولت در مجموع از رفتار برجامی اروپا حمایت و به وعده های سرخرمن اروپا دل خوش کرده اند.
لگدمال کردن برجام توسط اوبامای دموکرات و مودب، پاره کردن برجام توسط ترامپ جمهوری خواه، وقت کشی اروپای آقاجازه، سفارتخانه های بدون سفیر در چین و هند، رفتارهای تحقیرآمیز مستمر اروپا در اخراج و بازداشت دیپلماتهای ایرانی و تعرض به سفارتخانههای ایران در اروپا، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی، ناکارآمدی وزارت خارجه در دیپلماسی منطقهای و... موجب شد تا ظریف در رفتاری عصبی و در ادعایی بی اساس و بدون مدرک، جمهوری اسلامی ایران را به پولشویی متهم کند.
همانطور که پیش از این نیز ذکر شد، ظریف، ضعیف ترین و شکست خورده ترین وزیر خارجه ایران پس از انقلاب است.
یک سوال: وزیر امور خارجه ای که می گوید «آمریکا می تواند با یک بمب تمام سیستم دفاعی ما را از کار بیاندازد» و «خبر خوب این بود که دوست من عادل الجبیر (وزیر خارجه رژیم آلسعود) با حضور ایران، به مذاکرات وین بیاید... ۵۰۰ زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم » و «ما (ایران و عربستان) برای مستثنی کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کردهایم» و «پولشویی در کشور ما یک واقعیت است و کسانی که هزاران میلیارد تومان پولشویی میکنند به راحتی دهها میلیارد هم برای مخالفت با پولشویی هزینه میکنند!» و... نماینده ایران است یا آمریکا؟
ارسال نظرات